گله از دوست چه سود كه خانه از پي ويران است؟
محمد اسحاق فياض محمد اسحاق فياض

فساداداري وناتواني دولت درمهارناامني ها و شورش ها سبب گرديده تا يكي از مهمترين حاميان دولت آقاي كرزي لب به اعتراض و انتقاد بكشايد. آقاي زلمي خليل زاد سفير پيشين امريكا درافغانستان و سفير فعلي اين كشور درسازمان ملل، در آخرين اظهارات خود دولت افغانستان را به انتقاد گرفته است. او كه دريك كنفرانس تجاري امريكا- افغانستان سخنراني مي كرد گفت: «مشكل جدي در اداره‌ حكومت افغانستان وجود دارد، در سطح ملي فساد به سطوح غيرقابل قبول رسيده. درولایت ها به ويژه در مناطق تحت درگيري، دولت و به ويژه پوليس ضعيف و ناكار آمد است، بعضي اوقات حتي وجود خارجي ندارد و در برخي موارد نيروي متجاوز و متخاصم است». او هم چنين گفت: «امنيت به ويژه در جنوب كشور وخيم شده و تشديد حملات طالبان مناطق برون شهري را ناامن كرده كه اين امر منجر به كاهش اقدامات در امور بازسازي و تحولات اقتصادي شده است». دركنار اين مسايل او سه مشكل عمده ديگر را نيز درافغانستان برشمرد كه عبارت است از اختلاف رهبران سياسي، افزايش روز افزون كشت و قاچاق مواد مخدر ونرخ بيكاري.

 اكنون انتقاد و ناكارآمد خواندن دولت درنزد تحليل گران و كارشناسان به يك عادت تبديل شده است طوري كه سرانجام خود آقاي رئيس جمهور افغانستان نيزنسبت به دولت مردان خود لب به اعتراض گشوده و آنان را به بي توجهي به زندگي مردم متهم كرده است. آقای کرزی که در کنفرانس ملی شورای انکشافی روستاها سخنرانی می کرد، گفت، دولتمردان کشور در خانه های مجلل زندگی می کنند و کسی حساب پول آنها را ندارد، درحالی که مردم همچنان فقیر هستند و هیچ کسی هم توجهی به آنها ندارد. او همچنین گفت که جامعه جهانی به افغانستان آمد تا تغییری در زندگی مردم این کشور ایجاد کند، اما تنها دولتمردان از این حضور سود بردند و پول، مقام، آسایش و قدرت نصیب آنها شد.

     گسترش فساداداري، ناامني ها و مواد مخدر چالش هاي عمده اي است كه به عنوان يك مثلث شوم افغانستان را بارديگر به سوي يك بحران هاي خطر ناك سوق داده است، هرچند كه دولت افغانستان عامل اصلي درايجاد چنين بحران ها به شمار مي رود، اما اگراز حقيقت نگذريم عوامل متعددي دراين بحران  ها نقش دارد كه اگر هردولتي غيراز دولت كرزي مي بود نيز دربرابر آن زانو خم مي كرد.

اكنون سئوال اساسي اين است كه چرا آقاي خليلزاد ازدولت آقاي كرزي انتقاد مي كند و چرا انتقاد او از دولت كابل چنين انعكاس وسيع خبري پيدا كرده است؟ انتقاد از دولت كرزي دربرابرناتواني ها، ناكارآمدي ها و فساد اداري به امري معمول درافغانستان تبديل شده است. گزارش هاي سازمان ملل، كارشناسان سياسي، مديريتي و اقتصادي بارها اين دولت را به ناتواني دربرابر چالش ها و فساد گسترده اداري متهم كرده اند و انتقادات واعتراضات چنان دررسانه هاي مختلف و متعدد كشورافزايش يافته كه ديگر هيچ گوشي دربرابراين انتقادات و اعتراضات، شنوا نيست وبراي دولتمردان و كارمندان دولت عادي شده است. در چنين شرايطي انتقاد آقاي خليلزاد از دولت آقاي كرزي را به چه منظوري مي باشد؟ طبيعي است كه آقاي خليلزاد در دستگاه امريكا و بويژه درامور افغانستان آدم اندكي نيست و سخنان او را مي توان نشات گرفته از تصميم دولت امريكا تعبير كرد، با توجه به اين پس منظرآيا از سخنان اقاي خليلزاد مي توان چنين استنباط كرد كه امريكا از دولت آقاي كرزي ناراضي است؟ و يا سخنان خليلزاد نشانه آن است كه اين كشور به دنبال بديلي براي كرزي مي گردد؟

البته نه تنها دولت امريكا بلكه نهاد هاي بين المللي از وضعيت موجود دولت افغانستان راضي نيستند و برناكارآمدي دولت دربرابر مشكلات و چالش هاي فرارو، اذعان دارند. آنچه مهم است اين است كه آياجامعه جهاني و بويژه امريكا هنوز هم به آقاي چشم اميدي دارد يانه؟ با توجه به ادامه سخنان خليلزاد روشن مي شود كه علي رغم ناكارآمدي دولت افغانستان هنوز هم امريكا به آقاي كرزي چشم اميد دوخته است، زيرا خليلزاد در سخنان خود گفته است كه آقاي كرزي قول داده است درراستاي اصلاحات كلي در افغانستان حركت كند كه شامل انتصاب افراد بر اساس شايستگي، مبارزه با فساد، اجراي برنامه‌هايي در راستاي نهادينه كردن حاكميت قانون و انجام اقدامات سازمان دهي شده براي حكمراني مناسب در سطح ولایتی و منطقه‌اي  مي باشد. اين گفته نشان مي دهد كه دولت امريكا هنوز هم برقول آقاي كرزي حساب باز كرده  و اميد وار است كه رئيس جمهوركرزي برمشكلات روزافزون خويش فايق آيد و آنچه مد نظرامريكا است تغييرات اصلاحي درسطوح پايين ترقدرت درافغانستان مي باشد.اما مشكل اساسي نيز درهمين جاست آيا دولت قادراست و توانايي آن را دارد كه اصلاحات واقعي وعادلانه را در دستگاه اجرايي و قضايي كشور ايجاد نمايد؟ آيا اين اصلاحات خود مشكلات و چالش هاي ديگري را دريك كشور بحران زده به بارنمي آورد؟ متاسفانه درطول چند سال گذشته ثابت شده است نهاد هاياجرايي، تقنيني و قضايي وقتي به اصلاح گري پرداخته اند به جاي آن كه ابرو را درست كنند چشم را نيز كوركرده اند.

به نظراين قلم بحران فساد اداري، به آشوب كشيده شدن بسياري ازولايات و افزايش مواد مخدر چالش هاي نيست كه تنها با دست زدن به اصلاحات دولتي در سطوح پايين قابل حل باشد. در واقع بحران فعلي درافغانستان نه تنها ازكنترول دولت خارج گرديده بلكه نهاد هاي بين المللي و نيروهاي نظامي خارجي نيزازهمياري و همكاري دولت افغانستان دربرابر كنترول بحرانهاي فعلي عاجز مانده اند. آخرين گزارشي که از سوي سازمان ملل(يوناما) در کابل منتشر شد، نشان مي دهد که سال 2007 ميلادي خونين ترين سال طي 6 سال گذشته بوده است. اين گزارش مي گويد: حدود بيست درصد خشونت ها و حملات نظامي، انتحار ها و اختطاف ها نسبت به سال گذشته افزايش يافته و به طور متوسط در هر ماه حدود 550 پنجاه واقعه خشونت بار و خونين از قبيل حملات نظامي حمله به کاروانهاي لوجستيکي و اکمالاتي، مين گذاري، اختطاف و انتحار در افغانستان رخ داده که در مقايسه با سال گذشته افزايش چشم گير داشته است. طبق آخرين آمار افزايش كشت، توليد و قاچاق مواد مخدر به 95 درصد رسيده است و فساد اداري به يك هنجار عمومي در وزارت خانه ها وادارات تبديل شده است،  طوري كه آنکه رشوه نمي ستاند ملامت است. اختلاس هاي کلان، معاش هاي سوپر اسکل، ارتباط با مافياي مواد مخدر، اتهاماتي نيست که يک بار توسط رسانه ها گزارش شده باشد؛ بلکه از گزارش هاي حقوقي وجزايي توسط ثارنوالي گرفته تا رسانه هاي مختلف داخلي و خارجي در گذرروزها، ماهها و سالها به تکرارگرفته مي شود، اما تا کنون صورت هيچ مديري سرخ نگرديده و هيچ تغييري در اين سيره دوامدار بوجود نيامده است.با توجه به چنين چالش هاي غول آسا آيا دولت قادر به اصلاحات است؟ ويا اين اصلاحات درنظامي كه فساد اداري خود به يك ارزش تبديل گرديده، كارساز است؟ ازيك سوناامني و آشوب دامن گير بسياري ازولايات كشور مي گردد، برخي ناتواني پوليس و ضعف تجهيزات نظامي اردوي ملي را عامل آن مي دانند و خواهان آن است كه كشورهاي خارجي به جاي آن كه اين هزينه ها را صرف نيروهاي خود شان كنند، اردوي ملي را تجهيز و تقويت نمايد، اما از سوي ديگرگفته مي شود که طالبان و القاعده در سال هاي اخيردر درون پوليس و اردوي ملي رخنه كرده اند و اين تلاش ها به اندازه اي زياد بوده که حتي افراد پاکستاني شامل پوليس و اردوي ملي گرديده اند. از آنجاييکه در افغانستان هيچ کنترل جدي در صدور تذکره صورت نمي گيرد، ده ها هزار افراد پاکستاني به آساني باعبور از مرز داخل افغانستان شده و تذکره گرفته اند، اين افراد باهدايت عوامل خارجي، همسايگان و حمايت طالبان در دستگاه امنيتي و نظامي کشور نفوذ كرده اند و به جاي آنکه توان امنيتي و دفاعي افغانستان را بالا ببرد، براي بيگانه ها اطلاعات مي دهند و براي از بين بردن ثبات و امنيت و ادامه خشونت ها در افغانستان، با طالبان همکاري مي کنند. در چنين شرايطي به كي و كدام نهادي مي توان اعتماد كرد؟ و اميد وار بود كه اصلاحات در سطوح مختلف قدرت مي تواند مسير بحران را به سوي ثبات و امنيت در اين كشور، تغيير دهد؟

باتوجه به اين همه آيه ياس چه بايد كرد؟ آيا تسليم تقديرشد و هيچ بيرون رفتي از اين بحران متصور نيست؟ به نظر اين قلم جامعه جهاني درطول شش سال مبازره جدي را براي مقابله با تروريسم و ريشه  كن كردن مواد مخدر از افغانستان روي دست نگرفته اند و براي اصلاحات اداري دولت افغانستان را همياري لازم نكرده اند. اگر جامعه جهاني واقعا مصمم به نابودي تروريسم از منطقه هستند پس چرا پايگاههاي القاعده و طالبان را دربيرون از افغانستان نابود نمي كنند؟ وقتي تركيه اين حق براي خود قايل است كه به پايگاههاي پ.پ.ك درداخل خاك عراق حمله كند، چرا جامعه جهاني اين حق را براي قايل نمي گردند كه لانه هاي امن تروريست ها را  در  مناطق همجوار مرز هاي افغانستان بمباران نمايد؟ درحالي كه خود شان اذعان دارند تا زماني كه براي طالبان والقاعده عقبه هاي امني دربيرون از مرزهاي افغانستان وجود داشته باشد، مهار ترويسم درمنطقه متصور نيست. براي نابودي مواد مخدر كافي است چند حمله هوايي با مواد كيمياوي بالاي مزارع كوكنار صورت گيرد و دركنار آن با كشت بديل از كشاورزان حمايت گردد، پس از يكي دوسال اين ماده افيوني از كشور ريشه كن خواهد شد. آيا جامعه جهاني اين مسئوليت ها را براي ريشه كن كردن ترويسم و مواد مخدر از منطقه انجام داده است؟ درحالي كه براي اعدام چند جاني غوغا به پا مي شود آيا اصلاحات بدون قوانين جزايي براي مجرماني كه مستحق مرگند امكان دارد؟

 به هرحال اگر اين تلاش ها جدي گرفته نشود، صد بار اگر اصلاحات صوري هم در قدرت بوجود آيد بازهم افغانستان از چالش هاي روز افزون و خطر ناك فعلي بيرون آمده نخواهد توانست.

 

 

 


November 18th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات